گفتگو در گفت و گو با نويسنده كتاب جنايات جنگي :چراغ سبز دو پهلو گويي سازمان ملل به عراق براي نسل كشي ايرانيان
 با توجه به انتشار كتاب جنايات جنگي به قلم محمد باقر نيكخواه بهرامي در تيراژ 2 هزار نسخه به همت مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، كه به بررسي حملات شيميايي عراق در جنگ با ايران، جنگ شيميايي ميكروبي و كاربرد قساوت مندانه سلاح هاي شيميايي در 544 صفحه به صورت مصور با جدول رنگي در 12 فصل به همراه ضمائم پرداخته است، در نظر گرفتيم مصاحبه اي با نويسنده اين اثر قوي ترتيب دهيم كه با هم مي خوانيم.... 19 شهريور 1391-10:31:07 ادامه مطلب |
|
|
خاطره كفشهاي سيكيلويي حاج همت!
 براي ديدن حاجي، به همراه مادر و همسر و فرزندش به انديمشك رفتيم. شب آمد و صبح زود رفت، من هم همراهش رفتم. به جاهاي مختلفي ميرفت و سر ميزد تا اينكه به انبار رسيديم. داخل انبار حدود هفت، هشت هزار جفت كفش و پوتين بود، چشمم به كفشهاي حاجي افتاد.... 19 شهريور 1391-09:41:44 ادامه مطلب |
|
|
يادداشت يادداشتهاي شهيد «نصرالله ايماني»/ دردآورترين شبهايي كه در هويزه گذشت
 عوامل ستون پنجم، بيش از هر موقع، به داخل شهر نفوذ كرده بودند. در پستهاي ديدهباني افرادي ديده ميشدند كه در شب با چراغدستي علامت ميدادند. بعدازظهر يكي از روزها به استاديوم رفتيم. قرار بود آموزش تخريب ياد بدهند. هنوز از شروع جلسه چيزي نگذشته بود كه صداهاي آژيري به گوش رسيد.... 19 شهريور 1391-10:20:31 ادامه مطلب |
|
|
خاطره آبگوشت خوردن زير باران گلوله
 تويوتا با عجله و زير باران گلوله از منطقه فرار كرد و ما مانديم و يك ديگ آبگوشت كه بچهها بايد بدون قاشق و ظرف از آن ميخوردند. قرار شد بچهها سه تا سه تا بروند و غذا بخورند و بقيه مراقب تحرك دشمن باشند.
دشمن تمام توان خود را گذاشته بود براي تصرف كارخانه نورد اهواز. چمران احساس كرده بود كه به دليل كمبود نفرات ما، احتمال دارد دشمن كارخانه نورد را تصرف كند.... 19 شهريور 1391-09:53:22 ادامه مطلب |
|
|
گزارش سردار صفوي در همايش اساتيد دفاع مقدس: ترويج فرهنگ دفاع مقدس روحيه مقاومت اسلامي را گسترش ميدهد
 دستيار و مشاور عالي مقام معظم رهبري با بيان اينكه حقيقت دفاع مقدس در دانشگاهها بيان شود، گفت: اگر دفاع مقدس و فرهنگ آن به خوبي منتقل شود، ميتواند فرهنگ مقاومت اسلامي و جهاد دفاعي را به ملتهاي ديگر منتقل كند.
سردار سيديحيي رحيمصفوي، دستيار و مشاور عالي مقام معظم رهبري در همايش اساتيد دفاع مقدس كه در باغ موزه دفاع مقدس تهران برگزار شد، اظهار داشت: پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس عامل اساسي در تدريس دروس دفاع مقدس در دانشگاهها بود.... 19 شهريور 1391-09:53:44 ادامه مطلب |
|
|
عمومي جنگ در كلام رهبر/ شهادت را مهماني ميدانستند
 من نشسته بودم، نميدانست كه من هم تركي بلدم. به زنش ميگفت «گديروخ گناخلقا»؛ (ميهماني ميرويم) او هم ميفهميد كه «گناخلوق، نجور گناخلو خدي»! (ميهماني، چه جور ميهماني است!) هم اين آگاه بود، هم او.
رهبر معظم انقلاب با ذكر خاطرهاي از دوران حماسهساز دفاع مقدس، در ديدار با بسيجيان اردبيل در تاريخ 6 مرداد 1379 اظهار داشتند: بسيجيها در جبهه شاد بودند.... 19 شهريور 1391-09:28:10 ادامه مطلب |
|
|
گفتگو در گفتوگو با سردار مرتضي قرباني عنوان شد: جيرهاي كه حاج حسين بصير هميشه برايش دعوا ميكرد
 سردار مرتضي قرباني گفت: در ميان همه فرمانده گردانهاي بنده، در لشكر 25 كربلا با همه شجاعت و مديريتي كه داشتند، شهيد حاج حسين بصير در هيچ جلسهاي نسبت به جيره غذايي كه به گردان او اختصاص داده ميشد اعتراضي نميكرد، اما هميشه بر سر يك چيز حساس بود.
در شام غريبان عاشوراي سال 1322، در يكي از روستاهاي «فريدون كنار» كودكي به دنيا ميآيد كه نام او را «حسين جان» گذاشتند. او اولين فرزند خانواده «بصير» بود. تحصيلات ابتدايياش را در مدرسه ثنايي فريدون كنار گذراند و ديگر ادامه تحصيل نداد.... 18 شهريور 1391-12:35:26 ادامه مطلب |
|
|
خاطره بخاطر همسرم.../ روزي كه شهيد دوران حواله بلوار را پاره كرد
 دلم نمي خواهد از سختيها با همسرم حرف بزنم، دلم مي خواهد وقتي به خانه مي روم جز شادي و خنده چيزي با خودم نبرم. نه كسل باشم، نه بي حوصله و نه خواب آلود، تا دل همسرم هم شاد شود. اما چه كنم، نسبت به همه چيز حساسيت پيدا كرده ام، معده ام درد مي كند و دكتر هم مي گويد فقط ضعف اعصاب است.... 18 شهريور 1391-11:36:48 ادامه مطلب |
|
|
روايت «مرصاد» به روايت عضو سابق شوراي مركزي منافقين/ سوغاتيهايي كه هيچ وقت به تهران نرسيد
 خيلي از آنها تمامي امكانات مالي شان را كه طي ساليان جمع كرده فروخته و براي اقوام و آشنايان خود سوغاتي خريده بودند.
وقتي قرار بود عمليات آغاز شود همه نيروهاي مسعود رجوي كه مدتي با فريب هاي فرماندهانشان خيالبافي هاي زيادي كرده بودند هنگام حمله فكر مي كردند تا چند ساعت ديگر در قلب تهران جشن پيروزي خواهند گرفت. اما وقتي وارد معركه شدند خواب هايشان به كابوس هايي مبدل شد كه فكرش را هم حتي در دورترين افق هاي ذهني شان نكرده بودند.... 18 شهريور 1391-10:45:38 ادامه مطلب |
|
|
خاطره نگاهي به نقش پزشكان در دفاع مقدس/ جراحي مغز زير موشك باران
 طي اين مدت به شدت بهش علاقهمند شده بودم. با آنهمه درآمد، آمده بود جبهه و با دستهاي طلايياش كارهايي ميكرد كه برايم غيرمنتظره و آموزنده بود. خانم و بچههايش پس از بمباران تهران به خارج رفته بودند و او آمدن به جبهه را به خارج رفتن ترجيح داده بود.... 18 شهريور 1391-10:44:52 ادامه مطلب |
|
|
|