مولف در اين مقاله با استفاده از اسناد معتبر موجود ميكوشد گزارشي تحليلي را از عمليات 31ارديبهشت1360 كه با همكاري يگانهاي نظامي انجام شد، ارائه دهد. در اين مقاله گذشته از شرح پيشرفت مراحل مختلف عمليات، دستاوردهاي اين عمليات بهطور كامل تشريح شده است.
جايگاه عمليات در استراتژي نظامي جمهوري اسلامي ايران
ارتش عراق در سه ماه آخر سال 1359 و ابتداي سال 1360 خورشيدي، پيشروي در خطوط جنگي و تثبيت مناطق تحت اشغال خود را در دستور كار قرار داد. اين ارتش علاوه بر ساخت سنگرهاي انفرادي، تانك و توپ در جنوب شرقي، تپههاي شحيطيه و روستاي دهلاويه، حملات شديد و پياپي را در 11 ، 23 و 25 ارديبهشت 1360 در مناطق مختلف و از جمله منطقه عمومي سوسنگرد انجام داد كه تصرف بخشي از مناطق غرب و شمال غرب شهر سوسنگرد همچون روستاهاي هوفل شرقي و هوفل غربي و سيدخلف و نيز در تيررس قرار دادن برخي مناطق ديگر را هدف خود قرار داده بود.(1) به همين دليل جمهوري اسلامي استراتژي جديدي را مبني بر جايگزين كردن تدبير آفندي به جاي تدبير پدافندي طرحريزي و اجرا كرد.
هدفِ اين استراتژي، دور كردن ارتش عراق از تسلط ديد و تير بر مناطق ايران و نيز ايجاد موقعيت بهتر براي برنامۀ آينده نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران بود.(2) در همين راستا نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي اقدام به چند تك ايذايي و نيمه محدود و محدود كردند كه ميتوان از تكهاي 26 اسفند 1359 در غرب سوسنگرد به نام عمليات امام مهدي(عج)، 15 فروردين 1360 در غرب دزفول و تپههاي جنوب پل نادري، 25 فروردين 1360 در محور شوش، 25 ارديبهشت 1360 در شمال آبادان به نام عمليات شهيد شيخ فضلالله نوري و دو عمليات مستقل اما به طور همزمان در 31 ارديبهشت 1360 در دو منطقۀ شوش و سوسنگرد نام برد.(3)
 
اهداف عمليات 31 ارديبهشت
اين عمليات علاوه بر اهداف استراتژيكي كه در مبحث قبل اشاره شد، اهداف نظامي را به شرح زير دنبال ميكرد:
1. آزادسازي تپههاي اللهاكبر در شمال سوسنگرد؛
2. آزادسازي تپههاي شحيطيه در شمال غرب سوسنگرد؛
3. تأمين روستاي سيدخلف در غرب سوسنگرد؛
4. آزادسازي بخشي از جادۀ سوسنگرد ـ بستان در غرب سوسنگرد و شمال رودخانه كرخه؛
5. تصرف مواضع پدافندي و خاكريزهاي ارتش عراق در غرب سوسنگرد و جنوب رودخانۀ كرخۀ؛ و
6. انهدام و عقب راندن نيروهاي ارتش عراق در غرب سوسنگرد و جنوب رودخانۀ كرخه از روستاهاي مالكيه، حاجيه و آلوعفري شمالي به سمت غرب و جنوب.(4)
 
موقعيت كلي و وضعيت زمين منطقه
وضعيت زمين منطقۀ عملياتي در محور شمال و شمال غرب (تپههاي اللهاكبر و شحيطيه) كه اصليترين هدف عمليات بود از شمال به تپههاي رملي دامنۀ ميش داغ و از جنوب و جنوب غربي به وسيلۀ رودخانۀ كرخه محدود ميشد. منطقۀ هدف از تپه ماهورهايي تشكيل شده بود كه در سمت غرب به زمين باز منتهي ميگشت و چنانچه نيروهاي عراقي از اين منطقه به سمت غرب رانده ميشد براي اجراي پاتك در موقعيت نامناسبي قرار ميگرفتند؛ بعلاوه عرض كم منطقه موجب ميشد كه نيروي خودي بتوانند با يك تيپ، منطقه را پس از بازپسگيري تأمين كنند.(5)
 
همچنين آبي كه حدفاصل شمال كرخه تا تپههاي اللهاكبر كه براي جلوگيري از پيشرفت دشمن طي ماههاي گذشته رها شده بود، با توجه به شرايط فصلي رو به خشكي رفته و نيروهاي جمهوري اسلامي خط خود را تا روستاي سيدخلف جلو كشيده بودند.(6)
 
مباحث طرح، زمان و سازمان رزم عمليات
بررسي موقعيت خودي و دشمن در اسناد نشان ميدهد كه اقدام نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي براي پيشگيري از پيشروي ارتش عراق و نيز عقب راندن آن تا مرزهاي بينالمللي امري ضروري بوده است. در روزهاي پاياني ارديبهشت 1360 جلسات متعدد و مشترك فرماندهان نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي اعم از ارتش جمهوري اسلامي، ستاد جنگهاي نامنظم و سپاه پاسداران براي عمليات آفندي در محور تپههاي اللهاكبر برپا شد؛ از جمله اين جلسات، جلسهاي با حضور تيمسار فلاحي (شهيد)، حجتالاسلام محلاتي (شهيد)، سرهنگ سهرابي فرماندۀ لشكر92 زرهي ارتش جمهوري اسلامي و رستمي (شهيد) فرماندۀ نيروهاي سپاه خراسان مستقر در منطقه سوسنگرد در حضور مصطفي چمران (شهيد) در هنگامي كه بر اثر جراحات جنگي در بيمارستان بستري بود، برگزار گشت.(7)
 
در جلسۀ 16 ارديبهشت1360 با حضور سرلشكر فلاحي (شهيد)، دكتر مصطفي چمران (شهيد) و فرماندهان لشكرهاي عملكننده، علي شمخاني فرماندۀ سپاه پاسداران اهواز طرحهاي تهيه شده و وضعيت نيروهاي خودي و دشمن بررسي شد.(8) همچنين در تاريخ 27 ارديبهشت 1360 جلسهاي با حضور رئيس جمهور وقت(بنيصدر) و دكتر مصطفي چمران و سرلشكر فلاحي تشكيل و طرحهاي تهيه شده بررسي و مقرر شد تا عمليات در ساعت 4 بامداد روز 31 ارديبهشت آغاز شود.(9) در روزهاي دوشنبه 28 ارديبهشت 1360 و چهارشنبه 30 ارديبهشت 1360 بحثهايي دربارۀ طرح مانور و سازمان رزم و زمان عمليات انجام گرفت(10) و در آن جلساتف سازمان رزم و مأموريت آنان اعلام شد.
 
سازمان رزم و طرح مانور عمليات اصلي (در تپههاي اللهاكبر و شحيطيه)
در جلسات ياد شده مقرر شد كه سازمانهاي ذيل، عمليات در شمال و شمال غرب سوسنگرد يعني تپههاي اللهاكبر و تپههاي شحيطيه را انجام دهند:
ـ سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و بسيج مردمي: 500 نفر؛
ـ ستاد جنگهاي نامنظم 600 نفر؛
ـ لشكر16 زرهي قزوين: يك گردان تانك و دو گردان پياده؛
ـ لشكر92 زرهي اهواز: دو گردان تانك و دو گردان پياده چهار گردان كامل توپخانه 155 ميليمتري و يك آتشبار 130 ميليمتري و پنج آتشبار كاتيوشا؛
ـ نيروي هوايي ارتش: آماده براي ده سورتي پرواز در روز با هواپيماهاي اف 4 و اف 5؛
ـ هوانيروز: آماده براي شناسايي و حمل مجروح به وسيله هشت فروند كبري و همچنين كمك به تيپ 3 لشكر92 زرهي اهواز در حين عمليات.
 
مأموريت يگانهاي فوق نيز بدين شرح اعلام شد:
ـ لشكر92 زرهي اهواز (ارتش) با ادغام نيروهاي سپاه و بسيج به تصرف و تأمين شمال ارتفاعات اللهاكبر و حداكثر تا شحيطيه بپردازند.
ـ لشكر16 زرهي قزوين (ارتش) با ادغام نيروهاي سپاه و بسيج به انهدام نيروهاي دشمن در شرق و جنوب تپههاي اللهاكبر تا 4 كيلومتري غرب سوسنگرد اقدام كنند.
ـ نيروهاي ستاد جنگهاي نامنظم و نيروهايي از تيپ3 لشكر92 زرهي اهواز در شمال به قصد تصرف و عقب راندن ارتش عراق به تپههاي شحيطيه حمله كنند.
ـ يك گروه 50 نفري ادغامي از ستاد جنگهاي نامنظم و سپاه از سمت روستاي سيد احمد در غرب سوسنگرد و شمال كرخه به جنوب تپههاي اللهاكبر حملهور شوند.
ـ بستن جادۀ اللهاكبر از غرب و مينگذاري اطراف جاده و نيز جلوگيري از نصب پل به وسيلۀ دشمن روي كرخه از بخشهاي ديگر طرح مانور بود.
ـ توپخانۀ لشكرهاي92 و 16 زرهي از شروع زمان عمليات تا 30 دقيقه بعد، مواضع دشمن در تپههاي اللهاكبر را هدف آتش قرار دهند و سپس نيروهاي پياده و مكانيزه عمليات را آغاز كنند.
ـ نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي به بمباران نيروهاي احتياط و تقويت نيرويي دشمن بپردازد.
ـ هوانيروز در صورت درخواست كمك تيپ 3 به منطقۀ شحيطيه وارد و نيروهاي خودي را كمك كند و براي شناسايي و تخليۀ مجروحان آماده باشد.
 
همچنين طرح تداوم پشتيباني آتش، در اين جلسات اين چنين بيان شد:
ـ توپخانۀ لشكر92 زرهي و لشكر16 قزوين پنج روز آتش مداوم؛
ـ آتش خمپارهانداز 120 ميليمتري 3 تا 5 روز پس از عمليات.
طرح پشتيباني هوايي نيز اينگونه مقرر گرديد:
ـ پايگاه نيروي هوايي در دزفول است كه از زمان ابلاغ طي نيم ساعت به منطقه ميرسد.
ـ پايگاه هوانيروز در اهواز است كه از زمان ابلاغ تا 45 دقيقه به منطقه ميرسد.(11)
 
طرح مانور و سازمان رزم عمليات فريب (غرب سوسنگرد)
از نكات بارز ديگر طرح مانور كلي عمليات 31 ارديبهشت، انجام عمليات در غرب سوسنگرد از رودخانۀ مالكيه به سمت غرب، به عنوان عمليات فريب بود كه اين طرح در عملياتها استفاده نشده بود، اين عمليات به وسيله نيروهاي ستاد جنگهاي نامنظم و سپاه پاسداران و تيپ 55 هوابُرد ارتش جمهوري اسلامي انجام گرفت.(12)
 
در اين طرح حفر كانال به وسيلۀ نيروهاي سپاه، ستاد جنگهاي نامنظم و تيپ 55 هوابرد از خط خودي تا نزديكيهاي خاكريز ارتش عراق از نكات قابل توجه بود. اين كانال به طول سه كيلومتر و طي دو ماه از شرق به غرب در موازات جادۀ سوسنگرد ـ بستان حفر شده بود. اين شيوه نويني بود كه براي نخستينبار در عمليات امام مهدي(عج) (26/12/1359) انجام شده بود. نيروهاي خودي با استفاده از اين كانال بدون اينكه ديده شوند خود را تا پشت سنگرهاي عراق ميرساندند.(13)
 
همچنين طبق طرح مانور فريب، بنا به ضرورت برخي فعاليتهاي مهندسي و لجستيكي همچون حفر و ساخت سنگر و آبرساني به عهده نيروهاي جهاد سازندگي سپرده شده بود.(14)
 
 
 
شرح عمليات
ابتدا در ساعت 3 بامداد آتش توپخانه لشكرهاي92 زرهي اهواز و 16 زرهي قزوين بر مواضع دشمن در كليۀ محورهاي منتهي به تپههاي اللهاكبر انجام شد و سپس در ساعت 3:30 پاتك هماهنگ نيروهاي مسلح از دو محور در شمال ارتفاعات اللهاكبر، دو محور در شرق ارتفاعات اللهاكبر و يك محور در جنوب آن ارتفاعات اللهاكبر آغاز شد، تك فريب نيز در محور غرب سوسنگرد از كنار رودخانۀ مالكيه به سمت غرب و جنوب سوسنگرد شروع شد.
 
در منطقۀ تپههاي اللهاكبر در جناح شرقي در محور اول، گردان100 مكانيزه ارتش جمهوري اسلامي به همراه پاسداران و بسيجيان گردان ابوذر به دشمن حمله بردند و در محور دوم كه پايينتر از محور اول و به سمت جنوب بود، نيروهاي گردان 239 تانك و گردان 100 مكانيزه ارتش جمهوري اسلامي به همراه نيروهاي گردان ابوذر سپاه از سمت جادۀ خاكي موازي در جنوب تپههاي اللهاكبر از شرق به غرب به دشمن حمله كردند، نيروهاي خودي در اين محور پس از انهدام دشمن بر اهداف خود در دامنه شرقي و جنوب شرقي تپههاي اللهاكبر دست يافتند.
 
در جناح شمالي، نيروهاي مسلح در دو محور (دو پيكان) حركت خود را آغاز كردند. نيروهاي ستاد جنگهاي نامنظم به همراه گردان تانك 261 ارتش در شمال غرب تپهها به سمت شحيطيه تك جبههاي انجام دادند؛ اما به دليل وجود ميدان مين شناسايي نشده قادر به ادامه عمليات نشدند. هر چند كه نيروهاي عراقي به دليل موفقيت نيروهاي خودي در محورهاي ديگر ناچار شدند براي تأمين خود در محور بستان، تپههاي شحيطيه را تخليه كنند. اين تخليه از روز عمليات تا چند روز پس از آن به طول انجاميد.
 
در محور دوم جناح شمالي، گردان حر متشكل از پاسداران و بسيجيان سپاه در حمايت كامل گردانهاي مكانيزه 261 و 145 ارتش جمهوري اسلامي به شماليترين نقطه تپههاي اللهاكبر تك زدند و زير آتش سلاحهاي ضد تانك عراقي به پيشروي خود ادامه دادند.
 
در دو جناح شمالي و شرقي منطقه عملياتي عليرغم پيشروي نيروهاي خودي، ارتش عراق كه از مواضع مستحكمي برخوردار بود مقاومت زيادي كرد، اما در جنوب تپههاي اللهاكبر نيروهاي خودي متشكل از ستاد جنگهاي نامنظم با ادغام نيروهاي سپاه و بسيج طبق طرح از پيش تعين شده و با عبور از جادۀ خاكيِ جنوب تپههاي اللهاكبر، به عقبه دشمن در شمال رودخانه كرخه حمله كرده و او را متزلزل كردند. بدينگونه حلقه محاصره نيروهاي عراقي از جناح شمالي به شرق و جنوب تپههاي اللهاكبر به حالت نعل اسبي تقريباً كامل شد و تنها راه گريز نيروهاي عراقي از سمت غرب يعني تپههاي شحيطيه و جنوب آن در حومه روستاي جابرحمدان[هَمداق] ميسر ميشد كه به دليل رملي بودن تپهها و تنگ بودن مسير جنوبي و نيز انسداد آن به وسيله نيروهاي خودي ارتش عراق امكان كمتري براي فرار پيدا كرد. (15)
 
ارتفاعات اللهاكبر در ساعت 6 بامداد كاملاً به تصرف آمد اما تا ساعت 12 تك نيروهاي ايراني ادامه داشت و يگانها به تحكيم مواضع خود پرداختند تا براي پاتك احتمالي دشمن آمادگي لازم را داشته باشند. (16)
 
همزمان با عمليات اصلي، رأس ساعت 3:30 بامداد 31 ارديبهشت تك غرب سوسنگرد با هدف فريب، تجزيه و انهدام نيروهاي عراق از سمت غرب روستا و رودخانه مالكيه انجام گرفت. در اين تك كه نيروهايي از ستاد جنگهاي نامنظم سپاه و تيپ 55 هوابرد ارتش جمهوري اسلامي به تعداد 80 تن شركت داشتند. نيروهاي خودي از ساعت 21 روز 30 ارديبهشت و 6 ساعت قبل از شروع عمليات مسافت 3 كيلومتري كانالي حفر شده را طي كرده و به نزديكي سنگرهاي دشمن رسيده، منتظر فرمان عمليات شدند. عمليات اين نيروها همزمان با تك در تپههاي اللهاكبر رأس ساعت3:30 بامداد پس از پايان آتش توپخانه در جبهۀ شمالي آغاز شد.
 
از آنجا كه در اين منطقه هيچگونه آتش تهيه از پيش اجرا نشده بود و وجود كانال لو نرفته بود، نيروهاي دشمن غافلگير شدند، بهخصوص اينكه كانال در دو شاخه طراحي شده بود و تا پشت نيروهاي عراقي امتداد مييافت. نيروها با استفاده از كانال از سمت چپ و راست، دشمن را دور زدند. اگر چه در150 متر پاياني، دشمن متوجه شد ولي نيروهاي خودي زير تير دشمن به حركت خود ادامه دادند و از پشت با او درگير شدند. با اين درگيري، خاكريزهاي اول دشمن به تصرف نيروهاي ايراني درآمد. نيروها پيشروي خود را به سمت غرب ادامه داده و تا ساعت 5 بامداد با چهار كيلومتر پيشروي ضمن تصرف سه خاكريز دشمن در غرب سوسنگرد، روستاي آلبوعفري شمالي (در جنوب غربي سوسنگرد و جنوب رودخانۀ كرخه) را به تصرف درآوردند و همچنين نيروهاي عراقي را از روستاي حاجيه دور كرده و تا نزديكي روستاي احمير پيشروي نموده و بر جادۀ احمير ـ سويداني تسلط ديد و تير پيدا كردند. عراقيها روستاي احمير را تخليه كرده با بهجا گذاردن 8 تانك سالم تا 1500 متري غرب آن عقبنشيني كردند.
 
همزمان با عمليات در غرب سوسنگرد، دشمن كوشيد از جنوب شرقي و جنوب عتابيه نيروهاي خودي را تحت فشار قرار دهد كه با اجراي آتش ادوات سپاه اقدام دشمن بينتيجه ماند.(17) عليرغم از هم پاشيدگي دشمن به دليل عدم شناسايي آرايش نيروهاي عراقي پس از مناطق هدف و نيز پيشبيني نكردن ميزان نيروي مورد نياز خودي، امكان پيشروي به سوي بستان فراهم نشد.(18)
 
 
 
نتايج عمليات در جبهۀ شمال سوسنگرد
در جبهۀ شمالي و تك اصلي نتايج ذيل به دست آمد:
1- كسب اراده و روحيه براي مردم و نيروهاي مسلح با انجام يك عمليات نيمه گسترده موفقيتآميز پس از گذشت هشت ماه از شروع تجاوز عراق به ميهن اسلامي؛
2- آزادسازي كامل تپههاي اللهاكبر با نفوذ در 25 كيلومتر عمق استقرار  و تصرف و تسلط نيروهاي خودي؛
3- آزادسازي تپههاي شحيطيه با عقبنشيني اجباري نيروهاي عراقي براي تأمين خطوط آيندۀ خود؛
4- آزاد سازي يكصد كيلومتر مربع از اراضي شمال سوسنگرد از جمله تپههاي اللهاكبر و شحيطيه؛
5- خارج شدن شهر سوسنگرد از برد سلاحهاي سنگين ارتش عراق؛
6- انهدام كامل گردان تانك الكندي، گردان 13 مكانيزه، تيپ 35 و گردان يكم مكانيزه از تيپ 14 عراق؛
7- به اسارت گرفتن 400 تن و كشته شدن حدود 200 تن از نيروهاي ارتش عراق؛
8- به غنيمت گرفتن 50 دستگاه تانك، 15 نفر بر و چند قبضه ضدهوايي و موشكهاي ضدتانك؛
9- انهدام تجهيزات و 25 تانك و نفر از دشمن.
 
در كليه محورهاي عملياتي در منطقۀ تپههاي اللهاكبر مجموعاً 20 تن از نيروهاي خودي شهيد و 30 تن مجروح شدند.(19)
 
نتايج عمليات در جبهۀ غرب سوسنگرد:
1- آزادسازي روستاي آلبوعفري شمالي با تصرف به وسيلۀ نيروهاي خودي؛
2- آزادسازي روستاي احمير با عقبنشيني ارتش عراق؛
3- دور شدن ارتش عراق از روستاي حاجيه؛
4- تسلط ديد و تير نيروهاي خودي بر جادۀ احمير ـ سويداني؛
5- آزادسازي بخشي از جادۀ سوسنگرد ـ بستان كه منجر به عقبنشيني 15 تا 16 كيلومتري ارتش عراق تا پشت دهلاويه شد؛
6- به اسارت درآمدن 340 تا 400 تن از نيروهاي عراقي (در سندها، مختلف است) و كشته شدن 300 تن از آنان؛
7- انهدام 25 تانك و نفربر؛
8- غنيمت گرفتن تعدادي تانك و نفربر پي.ام.پي.
 
در عمليات غرب سوسنگرد به دليل رعايت اصل غافلگيري و استفاده از كانال حفر شده و نيز بهره گرفتن از تجربيات عمليات 28 صفر (26/12/1359) نيروهاي خودي تلفات جاني نداشتند.(20) از نتايج مهم عمليات اين است كه ارتش عراق براي تأمين خود ناگزير بود در منطقه عمومي سوسنگرد از جنوب به سمت هويزه و از غرب به سمت بستان عقبنشيني كند.(21)
 
چند نكته مهم دربارۀ اين عمليات
1- برخلاف بيان برخي كتابها كه عمليات در تپههاي اللهاكبر و شمال سوسنگرد را عملياتي مستقل از علميات غرب سوسنگرد گزارش كردهاند(22)، اسناد موجود مركز مطالعات و تحقيقات جنگ اسناد دفاع مقدس سپاه، عمليات در تپههاي اللهاكبر را عمليات اصلي و عمليات در غرب سوسنگرد را عمليات فريب و انحرافي معرفي ميكند.(23) همچنين ارتش جمهوري اسلامي در كتاب ارتش جمهوري اسلامي در هشت سال دفاع مقدس، جلدهاي دوم و چهارم با بيان هدف عمليات يعني تصرف ارتفاعات اللهاكبر در شمال سوسنگرد و خاكريزهاي مواضع پدافندي اصلي دشمن در غرب سوسنگرد، اين دو تك را يك عمليات شناسانده است.(24)
 
2- برخي كتابها به دليل دو عمليات دانستن تك در شمال و غرب سوسنگرد، آن دو را نيز متفاوت نامگذاري كردهاند، چنانكه روابط عمومي سپاه در چاپ دوم كتاب كارنامه عمليات سپاهيان اسلام در هشت سال دفاع مقدس منتشره زمستان 1370، عمليات در شمال سوسنگرد را عمليات حضرت مهدي(عج) و عمليات در غرب سوسنگرد را عمليات امام علي(ع) نام برده است.(25) همچنين كتاب كارنامه توصيفي عمليات دفاع مقدس نوشته علي سميعي در چاپ سوم در سال 1382 كه با حمايت بنياد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس چاپ شده است، مانند كتاب قبلي عمل كرده است.(26)
 
3- علاوه بر آنچه كه دربارۀ نامهاي اين عمليات، اشاره شد بايد گفت كه كتابهاي ديگر در دسترس نيز به اينگونه عمل كردهاند. در كتاب ارتش در هشت سال دفاع مقدس جلد دوم نوشته ميريعقوب حسيني، عمليات مزبور را خيبر ناميده است.(27) در عين حال جلد چهارم همين مجموعه كه مربوط به نبرد بيتالمقدس و نوشته محمود بختياري و نصرتالله وزيري ميباشد، از آن به نام عمليات اللهاكبر در شمال سوسنگرد ياد كردهاند.(28)
 
در كتاب كارنامه نبردهاي زميني از مجموعه اطلس راهنما، نوشتۀ حسن دري و منتشره مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه (مركز اسناد دفاع مقدس سپاه) برخلاف كتاب منتشره روابط عمومي سپاه، عمليات در منطقۀ تپههاي اللهاكبر را، عمليات امام علي(ع) نامبرده است و  به عمليات غرب سوسنگرد به عنوان عمليات اشارهاي نكرده است.(29)
 
به همين ترتيب كتاب دشت آزادگان در جنگ از مجموعۀ اطلس راهنما نوشته ابوالقاسم حبيبي و منتشره مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه از اين عمليات به عمليات در تپههاي اللهاكبر نام برده و عمليات فريب را عمليات در غرب سوسنگرد و تاريخ آن را 30/2/1368 ذكر كرده است.(30)
البته به نظر ميرسد اين تفاوت تاريخ بدين خاطر است كه نيروهاي خودي در عمليات فريب ميبايستي مسافت سه كيلومتري كانال را طي ميكردند، لذا ناچار بودهاند عمليات را در شب هنگام 30/2/1360 شروع كرده تا سحرگاه 31/2/1360 در نزديكي سنگرهاي دشمن برسند. به هر حال اينگونه نام و تاريخ دوگانه مبين آن است كه نويسنده كتاب قائل به يكي بودن اين دو عمليات نبوده است.
 
در كتاب دشت آزادگان در هشت سال دفاع مقدس نوشتۀ حميد طرفي كه با همكاري بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس منتشر شده است، از عمليات در شمال سوسنگرد و تپههاي اللهاكبر به نام طرح شهيد چمران (طرح چمران) نامبرده است و عمليات در غرب سوسنگرد را ذيل آن توضيح داده است.(31)
 
در اسناد مركز مطالعات و تحقيقات جنگ مانند سند 21645 كه يادداشتهاي شهيد حسن باقري از جلسات مربوط به اين عمليات ميباشد، در نوشتههاي روز دوشنبه 28/2/1360 مينويسد:
حمله اللهاكبر و در سند 334 كه مربوط به مصاحبه راوي اين مركز با گروهبان سوم محمود عسگري، جمعي تيپ 55 هوابرد ميباشد، وي به پرسش صريح راوي كه نام عمليات چه بوده است به صراحت پاسخ ميدهد همان عمليات 31 (31/2/1360) بود و نام بهخصوصي نداشت.(32)
 
اين نكته مهم است كه پژوهشگران بايد بدانند در آن دورۀ تاريخي، عموماً متداول بود كه عملياتها بر اساس روز يا محل واقعه نامگذاري شوند، يك نامگذاري عرفي و نه رسمي، اين دربارۀ بيشتر عملياتهاي ابتدايي دورۀ دفاع مقدس و حتي برخي عملياتهاي بزرگ صادق است؛ آنچنان كه از عمليات انجام شده 26/12/1359 در حومه سوسنگرد در اسناد به عمليات 28 صفر نام برده ميشود. اگر چه در برخي كتابها به نام امام مهدي يا حضرت مهدي(عج) ذكر شده است و همين گونه است نام بردن از عمليات شكست حصر آبادان براي عمليات ثامنالائمه(ع) و عمليات آزادي خرمشهر براي عمليات بيتالمقدس.
 
در هر حال براي عمليات روز 31 ارديبهشت 1360 در شمال و غرب سوسنگرد نه تنها با نام عمليات امام علي(ع) سندي قطعي تاكنون به دست اين نگارنده نيامده است، بلكه از آن حتي در اطلاعيههاي نيروهاي مسلح و گزارشهاي رسانهاي آن هنگام نام خاصي بيان نشده است. اگر چه در بين رزمندگان و برخي سخنرانيها و برخي مقالات از اين عمليات به اقتضاي اجرا در تپههاي اللهاكبر به عمليات اللهاكبر يا حمله اللهاكبر و در بخش غرب سوسنگرد به عمليات مالكيه يا غرب عمليات سوسنگرد ياد شده است.
 
4- در 31 ارديبهشت 1360 در ساعت3:30 بامداد تك بسيار مهمي در منطقۀ عمومي شوش انجام گرفت كه آن هم در برخي مكتوبات، عمليات امام علي(ع) ناميده شده است. با مطالعۀ اسناد موجود به نظر ميرسد كه عمليات مستقلي بوده و نه تنها بخشي از عمليات در منطقۀ عمومي سوسنگرد نبوده است، بلكه به يك ارتباط و هماهنگي نيز اشاره نشده است.
 
5- اين عمليات جلوهاي درخشان و نوين از تركيب نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي، اعم از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، ارتش جمهوري اسلامي، ستاد جنگهاي نامنظم، نيروهاي بسيج مردمي تحت پوشش سپاه و كميته انقلاب اسلامي و جهاد سازندگي بوده است.
 
يادداشتها:
1- سندهاي 994، 3904، 3990، 51388 ، 144597، 144584، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ (مركز اسناد دفاع مقدس سپاه)؛ ارتش جمهوري اسلامي در هشت سال دفاع مقدس، ج2 ، ص160.
2- سند 994، همان؛ همان.
3- همان؛ همان؛ كارنامه سپاهيان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، صص 7 ، 8 .
4- سندهاي 994، 21645، 175، 3990، همان؛ همان و ج4، ص 185.
5- ارتش جمهوري اسلامي در هشت سال دفاع مقدس، ج 2؛ نقشۀ جغرافيايي، شيت اهواز، ش NH39-1 ، مقياس 1250000.
6- سند 994، همان.
7- دشت آزادگان در هشت سال دفاع مقدس، ج 2، ص 511.
8- ارتش جمهوري اسلامي در هشت سال دفاع مقدس، ج 2، ص 163.
9- همان.
10- سند 21645، همان.
11- همان، صص 1، 2 ؛ سند 344، صص 1، 9، همان.
12- سند 175، ص 4، همان.
13- سند 314، همان، ص 7؛ دشت آزادگان در جنگ (اطلس راهنما- 2)، ص 82 .
14- سند 334، همان، صص1، 2، 3.
15- سندهاي 994، 21645، 334، 314، 3990، همان؛ ارتش جمهوري اسلامي در هشت سال دفاع مقدس، ج2 ، صص 164 تا 167؛ دشت آزادگان در جنگ (اطلس راهنما -2)، صص 87 ، 88.
16- ارتش جمهوري اسلامي در هشت سال دفاع مقدس، ج 2 ، ص 165؛ سند 3990، همان.
17- سندهاي 994، 314، 322، 327، 334، 1628، 3990، 175، 166، همان؛ دشت آزادگان در جنگ، همان.
18- ارتش جمهوري اسلامي در هشت سال دفاع مقدس، ج 4 ، ص 185؛ سند 159، همان.
19- سندهاي 314، 322، 3990، 3190، 3961، 21645، 994، همان دشت آزادگان در جنگ (اطلس راهنما 2) ص 88؛ ارتش جمهوري اسلامي در هشت سال دفاع مقدس، ج 2، صص 167، 168 مجله «پيام انقلاب»، ش 34، خرداد 1360، ص 26.
20- سندهاي 994، 3961، 175، 159، 334، همان؛ ارتش جمهوري اسلامي در هشت سال دفاع مقدس، همان.
21- سند 314، همان.
22- كارنامه توصيفي عمليات دفاع مقدس، ص 47؛ كارنامۀ عمليات سپاهيان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، ص 9؛ دشت آزادگان در جنگ (اطلس راهنما -2)، ص 82 .
23- سندهاي 994، 175، 3990، 334، 314، 159، همان.
24- ارتش در هشت سال دفاع مقدس، ج2، ص 162؛ ج4، ص 185.
25- كارنامه عمليات سپاهيان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، ص 9.
26- كارنامه توصيفي عمليات دفاع مقدس، ص 47.
27- ارتش جمهوري اسلامي در هشت سال دفاع مقدس، ج 2، ص 160.
28- همان، ج4 ، ص 185.
29- كارنامه نبردهاي زميني، ص 76.
30- دشت آزادگان در جنگ (اطلس راهنما ـ 2)، ص 82 .
31- حميد طرفي، دشت آزادگان در هشت سال دفاع مقدس، ص 511 .
32- سند 334، همان، صص 1، 2، 3.
 
منابع و مأخذ
اسناد اختصاصي مركز مطالعات و تحقيقات جنگ (مركز اسناد دفاع مقدس سپاه):
1- سند 994، گزارش عمليت امام علي، نوشته فريبا آهنگرزاده، تاريخ ثبت در آرشيو: 13/5/1376.
2- سند 21645، يادداشتهاي حسن باقري (شهيد)، بخش سوم از دفتر قهوهاي: 28/2/1360 تا 31/2/1360.
3- سند 159، پياده نوار، مصاحبه با سيد داداش حسيني يكي از رزمندگان سپاه پاسداران، شهريور 1360، (نوار مصاحبۀ شمارۀ 3761).
4- سند 313، پياده نوار، مصاحبه با امرالله سيوندي عضو سپاه پاسداران مسجد سليمان، شهريور 1360، (نوار مصاحبه شماره 2780).
5- سند 175، پياده نوار، مصاحبه با محمدرضا غلامي فرماندۀ عمليات محور مالكيه (غرب سوسنگرد) از ستاد جنگهاي نامنظم، 31/2/1360، (نوار مصاحبه 3747).
6- سند 166، پياده نوار، مصاحبه با حبيبالله ترابي، بسيجي از دامغان، بدون تاريخ، (نوار مصاحبه شماره 3748).
7- سند 314، پياده نوار، مصاحبه با مسعود صباحي مقدم (صفايي مقدم) فرمانده سپاه سوسنگرد، 31/2/1360، (نوار مصاحبه شماره 2978).
8- سند 334، پياده نوار، مصاحبه با گروهبان سوم محمود عسگري، جمعي تيپ 55 هوابرد (مسئول تخليه اسرا در محور غرب سوسنگرد) و مصاحبه با داوود غربيزاده پاسدار كميته مركزي از تهران، بدون تاريخ، (نوار مصاحبه شماره 2972).
9- سند 3940، گزارش نوبهاي 24 ساعته، ستاد عمليات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي خوزستان، واحد اطلاعات عمليات، شماره224، تاريخ 25/2/1360.
10- سند 3990، گزارش نوبهاي 24 ساعته، ستاد عمليات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي خوزستان، واحد اطلاعات عمليات، شماره231، تاريخ 1/3/1360.
11- سند 51388 ، تلفنگرام از فرمانده سپاه اهواز (اطلاعات عمليات) به فرماندهي سپاه مركز، به شماره 08/292 ، تاريخ 23/2/1360.
12- سند 144584، تلفنگرام از فرماندهي سپاه اهواز (اطلاعات عمليات) به فرماندهي سپاه مركز، شماره 08/295 ، تاريخ 25/2/1360.
13- سند 144597، گزارش نوبهاي 24 ساعته، ستاد عمليات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي خوزستان، واحد اطلاعات عمليات، بولتن 211، تاريخ 12/2/1360.
 
منابع كروكي عمليات
1- سند 21645، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ (مركز اسناد دفاع مقدس سپاه)، يادداشتهاي محسن باقري (شهيد)، بخش سوم از دفتر قهوهاي، كروكي طراحي شده در صفحه 11.
2- شيت اهواز به شمارۀ 1- NH39 با مقياس 1:250000، چاپ دوم: 1354، سازمان جعرافيايي كشور.
3- متن اسنادي كه شرح عمليات را گزارش دادهاند.